(غ)
غِبطه: نیکویی حال، شادمانی، آرزو – منظور از غبطه در نگهداری اموال مولی علیه این است که ولی، عملی نکند که موجب فساد مال مولی علیه شود.
غبن: خدمه و نیرنگ – فریب، بی عدالتی – بهم خوردگی تعادل ارزش عوضین است به ضرر یک طرف عقد بدون این که متضرر راضی به آن باشد.
غرماء: طلبکاران – به معنی بستانکاران است و بیشتر در باب بستانکاران مفلس و ورشکسته استعمال می شود.
غش: از جرایم مربوط به تقلب در کسب است.
غصب: تصرف در مال غیر به نحو عدوان
غیر منقول: مالی که از جائی به جائی قابل انتقال نباشد مانند زمین و معدن.