مواعد دادرسی

از آنجایی که تشکیل پرونده ها در محاکم قضایی و حضور در جلسات دادگاه و همچنین سیر دادرسی، مستلزم گذراندن یک سری از مواعدی است که در قانون ترتیبات آن مشخص گردیده است فلذا برای رسیدن به نتایج قابل پیش بینی، می بایستی بر اساس آنها اقدام نمود .

در پست های قبلی مانند تجدیدنظر خواهی، اعاده دادرسی، فرجام خواهی و ...  با مواردی مانند دو ماه از تاریخ ابلاغ، بیست روز پس از رویت، ده روز پس از رویت و ... مواجه شده اید که از نظر قانون، مواعد دادرسی نامیده می شود که در این پست به ذکر موارد مربوطه و تشریح مواد قانونی آن خواهم پرداخت.


نحوه طرح دعاوی در محاکم قضایی

عملکرد دادسرا و دادگاهها

تعیین مواعد

اولین مبحث در این قسمت تعیین مواعد است که باید بدانید چگونه صورت می پذیرد.

1-   از طریق قانون

2-   مواعدی را که قانون تعیین نکرده است توسط دادگاه مربوطه تعیین می شود. موعد تعیین دادگاه باید واجد خصوصیات زیر باشد :

      الف ) به مقداری باشد که انجام امر مورد نظر دادگاه، در آن مدت امکان داشته باشد.

ب) به سال یا ماه یا هفته و یا روز تعیین شود.

مواعد از نظر احتساب مدت قانونی به قرار زیر می باشد :

1-   سال دوازده ماه

2-   ماه سی روز  ( بنابراین چنانچه مواعد دادرسی پرونده با شش ماهه اول سال که سی و یک روزه است و یا اینکه با آخرین ماه سال که بیست ونه روزه است مقارن شود، مدت تعیین شده سی روزه محاسبه خواهد شد.

3-   هفته هفت روز

4-   شبانه روز بیست و چهار ساعت

باید بدانید چنانچه روز آخر مواعد، مصادف با روز تعطیلی ادارات باشد و یا اینکه به جهت آماده نبودن دستگاه قضایی مربوط، امکان انجام اقـدامی نباشـد، به حسـاب نمی آید و روز آخر موعد، روزی خواهد بود که ادارات بعد از تعطیل یا رفع مانع باز می شوند. به عنوان مثال اگر قصد اعتراض به رای دادگاه بدوی را دارید و مهلت اعتراض برای شما در دادنامه، بیست روز پس از ابلاغ تعیین گردیده است و روز بیستم با روز جمعه و یا تعطیلی ادارات مواجه شود، روز بیستم به دلیل تعطیلی محاسبه نخواهد شد و روز آخر، روز بعد از تعطیلی یعنی روز شنبه خواهد بود حال اگر روز شنبه نیز روز تعطیل ادارات باشد روز شنبه نیز محاسبه نخواهد شد و روز آخر، روز یک شنبه خواهد بود.

موارد زیر جزء مدت محسوب نمی شود :

1-   موعدی که ابتدای آن تاریخ ابلاغ یا اعلام ذکر شده است .

2-   روز ابلاغ و اعلام و همچنین روز اقدام .

به عبارتی ساده تر، روز ابلاغ و همچنین روز آخر موعد تعیین شده محاسبه نخواهد شد. به عنوان مثال اگر تاریخ ابلاغ دادنامه 28/8/90 باشد و مهلت اعتراض به آن بیست روز پس از ابلاغ تعیین گردد، فلذا روز بیستم مهلت تعیین شده، 18/9/90 خواهد بود لکن در موضوع مورد نظر، روز ابلاغ یعنی 28/9/90 و همچنین روز بسیتم یعنی 28/9/90 محاسبه نخواهد شد و روز آخر برای اعتراض 19/9/90 خواهد بود.

ابتدای احتساب کلیه مواعد مقرر در این قانون برای افراد مقیم خارج از کشور از قبیل واخواهی و یا تکمیل دادخواست، از تاریخ ابلاغ محسوب خواهد شد.

چنانچه در یک دعوا خواندگان متعدد باشند، طولانی ترین موعدی که در مورد یک نفر از خواندگان مراعات می شود، شامل بقیه خواندگان نیز خواهد شد.

چنانچه در روزی که دادگاه برای حضور اصحاب دعوا تعیین کرده مانعی برای رسیدگی پیش آید، انقضای موعد، روزی خواهد بود که دادگاه برای رسیدگی تعیین می کند .

مواعدی که دادگاه، تاریخ انقضای آنرا معین کرده باشد، در همان تاریخ معین، منقضی خواهد شد .

مبحث دوم دادن مهلت و تجدید مواعد

دادن مهلت در مواعدی که از سوی دادگاه تعیین می گردد فقط برای یک بار و در موارد زیر جایز خواهد بود :

1-   در صورتی که در اعلام موعد، سهو یا خطایی شده باشد.

2-   در صورتی که متقاضی مهلت ثابت نماید عدم انجام کار مورد درخواست دادگاه، به علت وجود مانعی بوده که رفع آن در توان او نبوده است .

تبصره  مقررات مربوط به مواعد، شامل تجدید جلسات دادرسی نمی باشد. به این معنی که دادگاه می تواند در صورت لزوم و برای رسیدگی به ادله اثباتی دعوا مانند انجام کارشـناسی، انجـام استعـلام های لازمه از مراجع مربوطه، استماع گواهی گواهان و یا اتیان سوگند، جلسات دادگاه را تجدید نماید .

در موارد زیر تجدید مهلت، مگر در مواردی که قانون تصریح کرده باشد ممنوع است:

1-   اعتراض به حکم غیابی .

2-   تجدیدنظر خواهی

3-   فرجام خواهی

4-   اعاده دادرسی

مهلت دادن پس از انقضای مواعدی که قانون تعیین کرده، در غیر موارد یاد شده در ماده 451

( موارد 4 گانه اشاره شده فوق ) در موارد زیر مجاز است :

1-   در اعلام موعد سهو یا خطایی شده باشد.

2-   متقاضی ثابت نماید که عدم استفاده از موعد قانونی، به علت وجود یکی از عذرهای مذکور در ماده 306 این قانون بوده است .

جهات زیر عذرموجه محسوب می گردد :

1-   مرضی که مانع حرکت است .

2-   فوت یکی از والدین یا همسر یا اولاد .

3-   حوادث قهریه از قبیل سیل، زلزله و حریق که بر اثر آن انجام امر مورد نظر دادگاه، در موعد مقرر ممکن نباشد.

4-   توقیف یا حبس بودن به نحوی که نتوان در مهلت مقرر، امر مورد نظر دادگاه را انجام داد .)

در صورت قبول استمهال ( درخواست تجدید مهلت ) دادگاه مهلت جدید را با وصف اینکه متناسب با رفع عذر باشد و در هر حال از مهلت قانونی بیشتر نباشد  تعیین می نماید .

مبحث مواعد دادرسی به دلیل استفاده در همه دعاوی مطروحه در محاکم، از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و سهل انگاری در آن اثرات زیان بخش و جبران ناپذیری را به بار خواهد آورد. به عنوان مثال اگر ابتدا و انتهای مواعد تعیین شده را ندانیم و برای اعتراض و یا انجام امر مورد نظر دادگاه در مهلت داده شده، اقدام نماییم دارای هیچ اثر مثبتی نبوده و چه بسا به زیان ما نیز خواهد بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد