فرجام خواهی

یکی دیگر از مراجع رسیدگی کننده اعتراض به رای دادگاه، دیوان عالی کشور می باشد که محدود به یک سری از آرای خاصی بوده یا به عبارتی دیگر فقط می توان از تعدادی از پرونده ها با موضوعاتی که قانون آنها را برشمرده است فرجام خواهی کرد.

همچنانکه در پست گذشته ترتیب رسیدگی پرونده ها در دادگاه تجدیدنظر استان مورد بحث و بررسی قرار گرفت و یاد گرفتیم که اولین مرجع رسیدگی به اعتراض آرای محاکم قضایی، دادگاه تجدیدنظر استان بوده و آرای قابل تجدیدنظر را نیز شناختیم، فلذا آرای قابل فرجام نیز در قانون معلوم و مشخص بوده که به ذکر آنها خواهیم پرداخت.

بنابراین اگر موضوع مورد نظر رسیدگی فرجامی، در دادگاه بدوی مطرح و مورد رسیدگی قرار گیرد و بعد از صدور رای و عدم تجدیدنظر خواهی از رای صادره به فرجام خواهی از دادنامه صادره اقدام نماید و همچنین چنانکه تجدیدنظرخواهی نماید، لکن همان دادنامه دادگاه بدوی مورد تایید قرار گیرد، می توان از آن فرجام خواهی نمود و رای دادگاه استان دیگر قطعی نخواهد بود و در ذیل دادنامه استان، قابلیت فرجام خواهی و مهلت آن ذکر خواهد شد. اگر موضوع مورد نظر، قابلیت فرجام خواهی داشته باشد در دو مرحله حق اعتراض  تجدیدنظرخواهی و فرجام خواهی  برای فرد محفوظ خواهد بود.

اما موارد ذکر شده در پست گذشته فقط یک مرحله حق اعتراض به رای دادگاه راپیش بینی کرده بود و رای دادگاه استان بعد از رسیدگی، قطعی صادر می گردید اما در این مرحله رای دادگاه استان هم قابلیت اعتراض داشته که در قالب فرجام خواهی قرار می گیرد.


نحوه طرح دعاوی در محاکم قضایی

عملکرد دادسرا و دادگاهها

رسیدگی فرجامی از نظر قانون عبارت است از تشخیص انطباق  یا عدم انطباق رای مورد درخواست فرجامی با موازین شرعی و مقرارات قانونی.

آرای دادگاههای بدوی که به علت عدم تجدیدنظرخواهی به قطعیت رسیده قابل فرجام خواهی نیست مگر در موارد ذیل الذکر:

الف ) احکامی که خواسته آن بیش از مبلغ بیست میلیون ریال باشد.

ب) احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر، وقف، ثلث، حبس و تولیت.

قرارهای زیر مشروط به اینکه اصل حکم راجع به آنها قابل رسیدگی فرجامی باشد قابل رسیدگی فرجامی هستند:

الف) قرار ابطال یا رد دادخواست که از دادگاه صادر شده باشد.

ب) قرار سقوط دعوا یا عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا. ( قرارهای فوق در پست قبلی کاملاً تشریح شد.)

آرای دادگاههای تجدیدنظر استان قابل فرجام خواهی نیست مگر در موارد زیر:

الف) احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر و وقف .

ب) قرارهایی زیر مشروط به اینکه اصل حکم آنها قابلیت فرجام خواهی داشته باشند قابل فرجام خواهی هستند.

** قرار ابطال یا رد داخواست تجدیدنظر که از دادگاه استان صادر شده باشد.

 ** قرار سقوط دعوا یا عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا.

نکته قابل ذکر

احکام زیر اگر چه از مصادیق بندهای دو ماده قبل باشد قابلیت رسیدگی فرجامی را نخواهد داشت :

1 -احکام مستند به اقرار قاطع دعوا در دادگاه .

2 -احکام مستند به رای یک یا چند نفر کارشناس که طرفین به صورت کتبی آن را قاطع دعوا قرار داده باشند.

3 -احکام مستند به سوگند که قاطع دعوا باشد. ( به این معنی که بلافاصله بعد از اقرار یا تقدیم نظریه کارشناسی به پرونده، رای صادر شود . در این زمان خواهیم گفت که قاطع دعوا بوده است.)

4- احکامی که طرفین حق فرجام خواهی را از خود سلب نموده باشند.

5 -احکامی که ضمن یا بعد از رسیدگی به دعاوی اصلی راجع به متفرعات آن صادر می شود. در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل رسیدگی فرجامی نباشد.

6- احکامی که به موجب قوانین خاص غیر قابل فرجام است.

ترتیب فرجام خواهی

افراد زیر می توانند با رعایت موارد آتی، درخواست رسیدگی فرجامی نمایند:

الف) طرفین دعوا، قائم مقام، نمایندگان قانونی و وکلای آنها.

ب) دادستان کل کشور.

فرجام خواهی با تقدیم دادخواست فرجامی به دادگاه صادر کننده رای به عمل می آید. تاریخ تقدیم دادخواست البته در صورت ثبت آن در همان روز تقدیم، ابتدای فرجام خواهی محسوب می شود.

در دادخواست نکات ذیل باید قید گردد.

1 - نام و نام خانوادگی و اقامتگاه و سایر مشخصات فرجام خواه ( شخص معترض ) و وکیل او در صورتی که دادخواست را وکیل داده باشد.

2 - نام و نام خانوادگی و اقامتگاه و سایر مشخصات فرجام خوانده .( طرف مقابل دعوا )

3-  حکم یا قراری که از آن درخواست فرجام شده است.

4- دادگاه صادر کننده رای .

5- تاریخ ابلاغ رای .

6- دلایل فرجام خواهی .

به دادخواست فرجامی برگهای زیر باید پیوست شود.

1 - رونوشت یا تصویر مصدق ( اوراقی که مطابقت آنها با اصل، از سوی دوایر مربوطه گواهی شده باشد .) حکم یا قراری که از آن فرجام خواسته می شود.

2 - لایحه حاوی اعتراضات فرجامی .

3 - وکالتنامه وکیل یا مدرک مثبت سمت تقدیم کننده دادخواست فرجامی، در صورتی که خود فرجام خواه دادخواست نداده باشد.

دادخواست و برگهای پیوست آن باید در دو نسخه و در صورت تعدد طرفین دعوا به تعداد آنها بعلاوه یک نسخه باشد البته به استثنای مدرک مثبت سمت که فقط به نسخه اول ضمیمه می شود.

دادخواستی که برابر مقررات ذکر شده فوق تقدیم نشده و یا هزینه دادرسی آن پرداخت نگردد به جریان نخواهد افتاد.

در صورت وجود نقص در اوراق و یا عدم پرداخت هزینه دادرسی، مدیر دفتر دادگاه ظرف دو روز از تاریخ تقدیم دادخواست نقایص آن را به صورت مشخص به دادخواست دهنده اخطار می نماید که از تاریخ ابلاغ اخطاریه ظرف ده روز نسبت به رفع نقایص موجود اقدام نماید.

مهلت درخواست فرجامی

 برای اشخاص ساکن ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه از تاریخ انقضای مهلت تجدیدنظرخواهی می باشد.

در صورتی که دادخواست خارج از مهلت یاد شده تقدیم شود یا در مدت معین شده نقایص موجود رفع نشود، به موجب قرار از سوی دادگاهی که دادخواست به آن تسلیم شده رد می گردد. این قرار ظرف بیست روز قابل شکایت در دیوان عالی کشور می باشد و رای دیوان عالی کشور بعد از رسیدگی به این امر قطعی است .

در صورت تکمیل دادخواست فرجام خواهی، مدیر دفتر دادگاه آن را برای اصحاب دعوا می فرستد تا ظرف بیست روز به صورت کتبی پاسخ دهند  پس از گذشت بیست روز چنانچه پاسخی رسیده یا نرسیده باشد، پرونده را به دیوان عالی کشور می فرستد.

درخواست فرجام، اجرای حکم را تا زمانی که حکم نقض نشده است به تاخیر نمی اندازد لکن به ترتیب زیر عمل خواهد شد.

الف) چنانچه محکوم به مالی باشد، در صورت لزوم به تشخیص دادگاه، قبل از اجرای حکم از محکوم له خواهان ) تامین مناسب اخذ خواهد شد .

ب) چنانچه محکوم به غیرمالی باشد و به تشخیص دادگاه صادر کننده حکم، محکوم علیه (خوانده ) تامین مناسب بدهد اجرای حکم تا صدور رای فرجامی به تاخیر خواهد افتاد .

بنابراین در اجرای حکم و یا عدم اجرای آن، تشخیص دادگاه نقش موثر و اساسی دارد.

موارد نقض

پس از ارسال پرونده به دیوان عالی کشور، شعبه رسیدگی کننده با نظراکثریت اعضاء در تایید و یا نقض رای فرجام خواسته، تصمیم مناسب را اتخاذ می نماید.

در موارد زیر حکم یا قرار نقض می شود:

1-  دادگاه صادر کننده رای بدوی، صلاحیت رسیدگی به موضوع را نداشته باشد.

2 -رای صادره خلاف موازین شرعی و مقررات قانونی صادر شده باشد.

3 -عدم رعایت اصول دادرسی و حقوق اصحاب دعوا، در صورتی که به درجه ای از اهمیت باشد که رای را از اعتبار بیاندازد.

4- آرای مغایر با یکدیگر، بدون وجود سبب قانونی در یک موضوع و بین همان اصحاب دعوا صادر شده باشد.

( در صورت وجود دو رای متناقض همان اصحاب دعوا و با فرض وجود موضوع واحد )

5- تحقیقات انجام شده در پرونده ناقص بوده و یا به دلایل و دفاعیات طرفین دعوی توجه نشده باشد.

چنانچه رای صادره با قوانین حاکم در زمان صدور آن مخالف نباشد، نقض نمی شود.

چنانچه عدم صحت مدارک و اسناد و نوشته هایی که مبنای صدور رای قرارگرفته اند ثابت شود رای صادره نقض می شود.

در صورت وجود یکی از موجبات نقض، رای مورد تقاضای فرجام، نقض می شود اگر چه فرجام خواه به آن جهت که مورد نقض قرار گرفته، استناد نکرده باشد.

ترتیب رسیدگی

پس از وصول پرونده به دیوان عالی کشور، رییس دیوان عالی کشور یا یکی از معاونان وی، پرونده را با رعایت نوبت و ترتیب وصول، به یکی از شعبه های دیوان ارجاع می نماید. شعبه مرجوع الیه به نوبت رسیدگی می کند مگر در مواردی که به موجب قانون یا به تشخیص رئیس دیوان عالی کشور، رسیدگی خارج از نوبت ضروری باشد.

پس از ارجاع پرونده ، نمی توان آن را از شعبه مرجوع الیه اخذ و به شعبه دیگر ارجاع داد مگر به تجویز قانون.

رعایت این امر برای رسیدگی در کلیه دادگاهها الزامی است .

رسیدگی در دیوان عالی کشور بدون حضور اصحاب دعوا صورت می گیرد مگر در موردی که شعبه رسیدگی کننده دیوان، حضور آنان را لازم بداند.

شعبه رسیدگی کننده طبق نظر اکثریت، در تایید یا نقض رای فرجام خواسته، اتخاذ تصمیم می نماید. اگر رای، مطابق قانون و دلایل موجود در پرونده باشد ضمن تایید آن، پرونده را به دادگاه صادر کننده اعاده می نماید و الا مطابق مقررات آتی اقدام خواهد شد.

اقدامات پس از نقض

پس از نقض رای دادگاه در دیوان عالی کشور، رسیدگی مجدد به دادگاهی که به شرح زیر تعیین می گردد ارجاع می شود و دادگاه مرجوع الیه مکلف به رسیدگی می باشد:

الف) اگر رای صادره به صورت قرار بوده و یا حکمی باشد که به علت نقص تحقیقات، نقض شده است برای رسیدگی مجدد به دادگاه صادر کننده آن ارجاع می شود.

ب) اگر رای به علت عدم صلاحیت دادگاه نقض شده باشد، به دادگاهی که دیوان عالی کشور صالح بداند ارجاع می گردد.

ج) در سایر موارد نقض، پرونده به شعبه دیگر از همـان حـوزه دادگاه که رای منقـوض را صادر نمـوده ارجاع می شود و اگر آن حوزه بیش از یک شعـبه دادگـاه نداشته باشد به نزدیک ترین دادگاه حوزه دیگر ارجـاع می شود.

به این امر پی برده اید که دیوان عالی کشور اگر رایی را نقض نمود پرونده را به دادگاه مورد نظر خود، جهت رسیدگی ارجاع خواهد داد.

در صورت نقض رای به علت نقص تحقیقات، دیوان عالی کشور مکلف است نواقص را به صورت یکجا و مشروح ذکر نماید.

رای فرجامی دیوان عالی کشور نمی تواند مورد استفاده غیر طرفین فرجام خواهی قرار گیرد، مگر در مواردی که رای یاد شده قابل تجزیه و تفکیک نباشد که در این صورت نسبت به اشخاص دیگر هم که مشمول رای فرجام خواسته نبوده و درخواست فرجام نکرده اند تسری خواهد داشت.

دادگاه مرجوع الیه به شرح زیر اقدام می نماید:

الف) در صورت نقض حکم به علت نقص تحقیقات، تحقیقات مورد نظر دیوان عالی کشور را انجام داده سپس با در نظر گرفتن آن مبادرت به صدور رای می نماید.

ب) در صورت نقض قرار، دادگاه مکلف است برابر رای دیوان عالی کشور به دعوا رسیدگی کند، مگر اینکه بعد از نقض سبب تازه ای برای امتناع از رسیدگی به ماهیت دعوا حادث گردد.

در رای دیوان عالی کشور نام و مشخصات و محل اقامت طرفین، حکم یا قراری که از آن فرجام خواسته شده است و خلاصه اعتراضات و دلایلی که موجب نقض یا ابرام حکم یا قرار  می شود به طور روشن و کامل ذکر می گردد و پس از امضاء آن در دفتر مخصوص با قید شماره و تاریخ ثبت خواهد شد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد