دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی

  دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی – متولد ١٣٠٢ لنگرود، گیلان – کسب درجۀ اجتهاد در حوزۀ علمیۀ خراسان – اخذ مدرک دکتری از دانشکدۀ حقوق دانشگاه تهران – قاضی دادگستری – استاد دانشگاه تهران – ریاست بر دانشکدۀ حقوق دانشگاه تهران – نویسندۀ آثار ادبی، فلسفی، منطقی، تاریخی و نویسندۀ بیش از ۱۰۰ جلد کتاب و ده ها مقالۀ حقوقی از جمله ترمینولوژی حقوق و دانشنامۀ حقوقی – مشارکت در نگارش پیش نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و . . .



یونس فاتح پور: در وصف استاد نباید در پی واژه ها بود. خدمات عظیم وی به علم حقوق چه در عرصۀ نظری و چه در میدان عمل خود آینۀ تمام نمای شخصیت علمی اوست. بزرگ مردی که تحصیل در نزد بزرگان و کسب درجۀ اجتهاد در حوزۀ علمیۀ خراسان سیرآبش ننمود؛ بلکه گویا اجتهاد را ابتدای راه دانست و پس از ورود به دانشگاه تهران، مدرک کارشناسی تا دکترای حقوق را تا سال ١٣٣٩ ادامه داد. از میدان عمل گفته شد؛ باید گفت سالها قضاوت در دادگستری و تدریس و مدتی ریاست بر دانشکدۀ حقوق دانشگاه تهران و از همه مهم تر شرکت در نگارش پیش نویس قانون اساسی ایران اسلامی خدماتی است بزرگ که نمونۀ آن را کمتر مشاهده نموده ایم. از آثار حقوقی، ادبی، فلسفی و منطقی و تاریخی وی نباید گذشت. جامعیت وی در علوم انسانی بسیار شگفت انگیز است و جای بس سؤال. استاد هم چنان که در علم حقوق آثار عظیمی برجای نهاده، در زمینۀ ادبیات و شعر نیز با همان قدرت و تلاش قلم زده و آثاری گران قدر تألیف نموده است، و حقوق را با ادبیات و شعر چگونه می توان جمع کرد؟ خدا داند.
متأسفانه بیشتر اهالی علم در کشور ما، استاد دکتر جعفری لنگرودی را فقط با بعضی از کتب حقوقی وی می شناسند؛ اما این قدر نشناسی است که از میان حدود ١٠٠جلد کتاب و ده ها مقالۀ حقوقی، به آن آثار اکتفا کنیم.
کتاب دایرة المعارف عمومی حقوق(الفارق) در پنج جلد تألیف استاد در سال ١٣٨٧ و در بیست و ششمین دورۀ جایزه کتاب سال به عنوان کتاب برتر سال در رشتۀ حقوق شناخته شد. این اقدام را می توان اولین گام در راه تجلیل از دانشمندانی این چنین و شناساندن چهرۀ علمی آنان به جامعه برشمرد. او بر تارک علم و عمل گام نهاده و خداوند نمونه ای از انسان کامل را پیش رویمان نهاده است.
در همین ابتدا باید فرصت پیش آمده را مغتنم شمرد و از دکتر محمدرضا قنبری تشکر و قدردانی کرد. وی سالها با استاد همنشین بوده و نزد وی تلمّذ نموده است. کتاب “بر تارک علم” اثری است گرانقدر از او در تجلیل از استاد خویش و قدمی است ستودنی در راه شناساندن آن چهرۀ بزرگ به جویندگان دانش.
مجموعه شش جلدی حقوق مدنی دکتر سید حسن امامی ، نام ایشان را در ذهن هر دانشجو و دانش آموخته حقوق در کشور ماندگار ساخته است ، کمتر دانش آموختة حقوق است که مجموعه نفیس استاد را در کتابخانه اش جا نداده باشد.انشاء روان بهمراه بهره گیری از مثالهای محسوس و پیوند دادن مباحث حقوق موضوعه با فقه اسلامی و سوابق فقهی مفاد قانون مدنی نه تنها موجب جامعیت مفادی این مجموعه شده بلکه تفهیم محتوای کتاب و مقصود نویسنده را آسان نموده و به همین دلیل رجوع به آنرا به عنوان منبعی مناسب برای تحقیق ، پژوهش و درک بنیادهای حقوق مدنی ایران عمومیت بخشیده است. کلیاتی از خاندان ، سوابق و فعالیتهای آن مرحوم در عرصه آموزش حقوق به علاقمندان و جامعه حقوقی کشور تقدیم می گردد:

منصب امامت جمعه طهران از زمان صفویه تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی از نسل آیت الله میرمحمد صالح خاتون آبادی اصفهانی بوده و به این خاندان سپرده شد و از آن پس این خاندان به خاندان ” امام جمعه ” و سپس ” امامی ” شهرت یافت. هنگامیکه فتحعلیشاه مسجد شاه را در طهران بنا کرد تصمیم گرفت میر سید مهدی خاتون آبادی امامت جماعت اصفهان را برای امامت جمعه در مسجد شاه ، به طهران بیاورد وی دارای مقام علمی والایی بود و در سال ۱۲۸۳ شمسی پس از بازگشت از زیارت خانه خدا در سن ۶۳ سالگی دارفانی را وداع گفت و از تمام ولایات ایران علماء و بزرگان برای تشییع به طهران آمدند میرزا ابوالقاسم فرزند ارشد میر محمد حسین « سلطان العلماء » هم به طهران آمد ( میرمحمد حسین برادر میر سید مهدی از جمله اهل علم و شخص اول اصفهان بود و تا هنگام مرگ در آن شهر زندگی میکرد) چون میرسید مهدی امام جمعه طهران دارای اولاد ذکور نبود ، برحسب امر فتحعلیشاه، میرزا ابوالقاسم در طهران توقف کرد و بعد از رحلت عمو به مقام امامت جمعه طهران رسید ، میرزا ابوالقاسم که سالها بعد با امیرکبیر نیز معاصر بوده مردی فاضل و دانشمند و با تقوی بوده وی در ۲۷/۴/۱۲۸۸ شمسی توسط مجلس عالی مشروطه خواهان از منصب امامت جمعه طهران عزل شد. وی پس از وفات در سر قبر آقا مدفون گردید. ( مقبره خانوادگی امام جمعه در تهران بازار مولوی)

پس از فوت میرزا سید ابوالقاسم چون میرزا زین العابدین کوچک بود عموی او سیدمرتضی کفالت امور امام جمعه ئی را عهده دار شد و زمانی که به سن رشد رسید به فرمان ناصرالدین شاه امام جمعه تهران شد. ایشان یکی از برجسته ترین روحانیون عصر خود ملقب به ظهیرالاسلام و از دوستان میرزای شیرازی بود. وی ابتدا با دختر مرحوم نظام الدوله بنام شکوه الدوله و خواهر بزرگ فخر الدوله ( مادر دکتر امینی ) ازدواج کرد اما بعد از مدتی همسرش مرحوم گشت و میرزا حسین خان سپهسالار که از معتمدین امام جمعه بود از ناصرالدین شاه درخواست کرد دختر بزرگش « ضیاء السلطنه » را به همسری میرزا سید زین العابدین درآورد ، ناصرالدین شاه نیز با این پیشنهاد سپهسالار موافقت نمود ، و دختر خود را به همسری امام جمعه طهران درآورد. ایشان در مقام اجتهاد و دیانت مردی وارسته و عالم بود ، در سال ۱۳۲۰ از طریق اروپا به مکه رفت و در هنگام ورود به مکه ، والی شهر تا یک فرسخی از او استقبال نمود ، این سفر که یک سال و نیم طول کشید باعث سرافرازی نام ایران شد و در مراجعت در سن ۶۴ سالگی وفات نمود و پیکر ایشان نیز در مقبره سر قبرآقا دفن گردید.

( این مقبره در تهران – میدان شوش – خیابان امین السلطان – خیابان صاحب جمع واقع است که توسط میرزا سید زین العابدین برای قبر پدرش میرزا سید ابوالقاسم ساخته شد.) در کتیبه های بنا نام استادان سازنده بنا ، استاد محمد و استاد قاسم آمده است و مرحوم میرزا سید العابدین نیز در این مقبره به خاک سپرده شد. قریب ۱۸۵۰ هکتار زمینی مزروعی در حسین آبادو فتح آبادساوه توسط وی وقف و زیر نظر سازمان اوقاف برای نگهداری سر قبر آقا بهره برداری می شود متولی بقعه از سال ۱۳۷۷ بر عهده محسن ظهیر امامی و نوه سید ابوالقاسم دوم امام جمعه می باشد.

خانه سید زین العابدین واقع در محله بهارستان تقاطع خیابان ظهیرالدوله وهدایت بوده که در تملک تأمین اجتماعی می باشد و یکی از عمارتهای ثبت شده تهران در فهرست آثار ملی است.ضمناً فرزند دیگر وی سید جواد ظهیرالسلام ) بوده وی برای دوره ای نیابت تولیت آستان مقدسه رضوی را بر عهده داشت.

پس از فوت میرزا سید زین العابدین ، منصب امامت جمعه به فرزند ارشد وی ، حاج میرزا سید ابوالقاسم که در سن ۱۷ سالگی به نجف رفته بود تفویض شد .ایشان داماد مظفرالدین شاه و برادر زن دکتر محمد مصدق بود. ازدواج وی با دختر شاه پس از مهاجرت اول علماء به حرم حضرت عبدالعظیم حسنی صورت گرفت. میرزا ابوالقاسم از بدو ورود به ایران در شبستان مسجد شاه مشغول تدریس فقه و اصول گردید و پانصد شاگرد داشت ، هفت سال مشغول تدریس بود که نهضت مشروطیت شروع شد در ۲۷/۴/۱۲۸۸ توسط مجلس عالی مشروطه خواهان از منصب امامت جمعه تهران عزل شد. و از ایران به مصر و اسکندریه تبعید شد و پس از ورود به طهران در منزل خود گوشه نشین شد و مشغول مطالعه شد.

میر سید محمد برادر میرزا ابوالقاسم فرزند سید زین العابدین بجای وی از طرف مردم به امامت جمعه طهران منصوب شد ودر سال ۱۳۲۴ درگذشت.

پس از فوت میرسید محمد، به میر سید ابوالقاسم (‌برادرش و امام جمعه قبل از وی ) تکلیف شد امام جمعه تهران شود ولی او به علت کسالت مزاج عذرخواهی کرد در نتیجه از طرف محمدرضا شاه پهلوی به آقای ظهیرالاسلام نیابت تولیت مسجد سپهسالار،تکلیف امام جمعه ئی طهران کرد ولی ایشان قبول نکرد و مرحوم سید میرسید حسن امامی بعنوان امام جمعه معرفی و انتخاب شد.

با فوت میر سید محمد منصب امامت جمعه در سال ۱۳۲۴ به فرزند حاج میرزا ابوالقاسم یعنی مرحوم سید حسن امامی رسید. او که نسب وی پس از ۲۹ نسل به حضرت امام سجاد (ع) و از طرف مادر به حضرت امام حسن (ع) می رسد در سال ۱۲۸۱ در طهران به دنیاآمد. پدرش حاج میرزا ابوالقاسم امام جمعه طهران بود. وی تحصیلات مقدماتی را در مدرسه “پرو »کیمیناژز که توسط روسها اداره می شد به اتمام رسانید و سپس برای فراگیری علوم فقهی ، دینی ، ادبیات عرب ، منطق و سایر علوم به حوزه علمیه نجف اشرف رفت و در محضر علمای شیعه درس گرفت و به درجه اجتهاد نائل شد. در سال ۱۳۰۷ بمنظور تحقیق و فراگیری علم نوین به لوزان سوئیس رفت و پس از ۵ سال اقامت و تحصیل در رشته حقوق خصوصی در سال ۱۳۱۲ با ارائه رساله خود با عنوان « اساس قضائی مهر در فقه شیعه اسلامی » موفق به اخذ درجه دکترای حقوق شد. در سال ۱۳۱۳ به ایران بازگشت و در مدرسه عالی حقوق و دانشکده معقول و منقول به تدریس تاریخ حقوق و حقوق اسلام پرداخت. در سال ۱۳۱۷ در تشکیلات دادگستری نوین به شغل قضاء منصوب شد و همزمان در دانشکده حقوق و علوم سیاسی طهران به تدریس حقوق ثبت اسناد و اصول محاکمات حقوقی و حقوق مدنی در مقاطع مختلف پرداخت.
در سال ۱۳۲۳ ریاست کل دادگاههای شهرستان طهران را بر عهده گرفت . در سال ۱۳۲۶ نیز تدریس تاریخ حقوق دوره دکتری دانشکده حقوق به عهده وی گذاشته شد و در سال ۱۳۳۶ دروس حقوق مدنی و شرح قانون مدنی را به درخواست دانشجویان که به کتابهای مدون حقوق مدنی دسترسی نداشتند ، با فراغت حاصله ؛ در ۶ جلد براساس یادداشتها ، جزوه ها و کتابهای فقهی و حقوق به رشته تحریر درآورد. این کتابها تاکنون بارها تجدید چاپ شده و هنوز هم یکی از اصلی ترین مراجع و منابع تدریس ، مطالعه و تحقیق در دروس دانشگاهی حقوق مدنی بشمار می رود. دکتر امامی پس از سالها تدریس و ریاست گروه حقوق خصوصی و اسلامی دانشکده حقوق و علوم سیاسی و انتخاب شدن به عنوان استاد ممتاز دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۶ به درخواست خود بازنشسته شد اما گاهی در دانشکده حقوق دانشگاه ملی سابق (‌دانشگاه شهید بهشتی کنونی ) تدریس می نمود.
ایشان هم چنین در سال ۱۳۳۱ بعنوان نماینده مهاباد وارد مجلس هفدهم شد ولی در تاریخ ۱۸/۲/۱۳۳۱ تصویب اعتبارنامه وی تشنج آفرین شد. اعتبارنامه وی با تمام بحث ها تصویب شد و در تاریخ ۱۰/۴/۱۳۳۱ با ۳۹ رأی از ۷۶ رأی در مقابل ۳۵ رأی آقای دکتر معظمی، به ریاست مجلس هفدهم برگزیده شد نواب وی آقای محمد ذوالفقاری با ۳۲ رأی و آقای مهندس رضوی با ۲۹ رأی به این سمت برگزیده شدند اما ریاست وی یک ماه هم طول نکشید و در ۳۱/۴/۱۳۳۱ پس از قضایای ۳۰ تیر از سمت خود کناره گیری کرد و سید ابوالقاسم کاشانی بعنوان رئیس مجلس انتخاب شد و در پانزدهم مرداد همان سال طهران را به مقصد اروپا ترک کرد. پس از آن دیگر حضور فعالی در صحنه سیاست نداشت و تمرکز اصلی وی بر روی تدریس و تألیف در علم حقوق بود وی سالهای آخر عمرش را در خانه شخصی خود در سوئیس بسر می برد و در حالی که ماههای آخر عمر قادر به تکلم نبود و در اغماء بسر می برد در اثر بیماری سرطان در سال ۱۳۵۸ دار فانی را وداع گفت و پیکر چهره ماندگار حقوق ایران در سوئیس به خاک سپرده شد. مجموعه حقوق دکتر ، نام او را در ذهن جامعه حقوقی ماندگار ساخته است. یادش گرامی باد.

قلم استاد امامی در مقدمه ۶ جلد حقوق مدنی :
«پس از چندین دوره تدریس قسمتی از قانون مدنی در دانشکده حقوق به مرور یادداشتهایی از آن قسمت تهیه شده بود ولی فرصت آن نبود که آنها را بصورت مجموعه درآورم تا آنکه در سال هزارو سیصد و سی و دو که مسافرت خارج از کشور پیش آمد (‌سوئیس ) فرصتی به دست آمد که آن یادداشتها مورد مطالعه تجدید نظر واقع شود و بصورت مجموعه که در دست دانشجویان است درآید. در نوشتن این مجموعه سعی و کوشش نمودم تا کمتر اصطلاحات مشکله و عبارات مبهم استعمال شود و هم چنین سعی نمودم تا فروعاتی را که در عمل پیش می آید و به بعضی از آنها در دوره تصدی قضائی خود برخورد نموده ام بنویسم و راه حلی برای آنها پیدا کنم ، چون در این کتاب رعایت قوه دانشجویان دوره لیسانس دانشکده حقوق شده است ، جز در موارد لزوم از تحقیقات علمی و بیان عقاید مختلف حقوقیین خودداری گردید.»

استادان هیأت رسیدگی رساله دکتری استاد محمد جعفر جعفری لنگرودی ۱۴/۱۰/۱۳۳۹ شمسی

دکتر سید حسن امامی

دکتر موسی عمید

آیت اله سید محمد مشکوه

عنوان رساله : تأثیر اراده در حقوق مدنی

استادان هیأت رسیدگی رساله دکتری استاد دکتر ناصر کاتوزیان ۱۳۳۸

دکتر سید حسن امامی – استاد راهنما

دکتر موسی عمید – استاد مشاور

آیت اله محمد سنگلجی – استاد مشاور

عنوان رساله : وصیت در حقوق مدنی ایران

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد