سازش و درخواست آن از دادگاه

باید بدانید که هر یک از طرفین پرونده در هر مرحله از دادرسی می توانند دعوی خود را به طریق سازش خاتمه دهند. مبحث سازش و درخواست آن از دادگاه مستلزم رعایت شرایط مندرج در قانون آیین دارسی در امور مدنی است که به شرح ذیل بیان می گردد. هرچند رویه موجود در محاکم قضایی بدین منوال است که سازش در دعاوی خانوادگی بیشتر مورد استفاده قرارمی گیرد اما می توان دامنه شمول آن را گسترش داده و به تمامی دعاوی مطروحه در محاکم تسری داد و از این اختیار قانونی استفاده کرد.

در صورتی که خواهان و یا خواندگان متعدد باشند، هر یک می توانند جداگانه از سایرین با طرف خود سازش نمایند. باید بدانید که سازش بین طرفین دعوی یا در دفاتر اسناد رسمی واقع می شود یا در دادگاه و هم چنین امکان حصول سازش در خارج از دادگاه نیز وجود دارد.

هرگاه سازش در دفاتر اسناد رسمی واقع گردد، دادگاه ختم موضوع ( دعوا ) را به موجب سازش نامه در پرونده مربوطه قید می نماید و اجرای آن تابع مقررات راجع به اجرای مفاد اسناد لازم الاجرا خواهد بود. ( مفاد سازش نامه اجرا خواهد شد .)

چنانچه سازش در دادگاه واقع شود، موضوع سازش و شرایط آن به ترتیبی که واقع شده، در صورت جلسه دادگاه منعکس و به امضای دادرس و طرفین پرونده خواهد رسید.

هرگاه سازش در خارج از دادگاه به عمل آید و سازش نامه غیر رسمی باشد ( باید بدانید چنانچه سازش در خارج از دادگاه به آید این سازش نامه غیر رسمی است ) طرفین باید در دادگاه حاضر شده و به صحت آن اقرار نمایند. اقرار طرفین در صورت جلسه دادگاه نوشته شده و به امضای دادرس و طرفین خواهد رسید و در صورتی که طرفین پرونده بدون وجود علت و عذر موجه در دادگاه حاضر نشوند، دادگاه بدون توجه به مندرجات سازش نامه، دادرسی را ادامه خواهد داد به عبارتی دیگر سازش نامه مورد توجه دادگاه قرار نخواهد گرفت.

بنابراین به اختلاف های موجود میان 3 حالت فوق الذکر برای انجام سازش بین طرفین پرونده دقت کافی را بنمایید.

1-    سازش در دفاتر اسناد رسمی 2- سازش در دادگاه 3- سازش در خارج از دادگاه

با توجه به اینکه هر یک،  شرایط مخصوص به خود را دارد می بایستی بر اساس شرایط همان قسمت عمل نمود.

باید بدانید که پس از ایجاد صلح و سازش بین طرفین دعوی، به شرح هر یک از موارد ذکر شده، دادگاه رسیدگی را ختم نموده و به جای صدور رأی، مبادرت به صدور گزارش اصلاحی می نماید. مفاد سازش نامه تنظیم شده نسبت به طرفین و وراث و نمایندگان قانونی آنها نافذ و معتبر است و مانند احکام دادگاهها به موقع به اجرا گذاشته خواهد شد.

هرگاه سازش محقق نشود، تعهدات وگذشت هایی که طرفین هنگام تراضی به سازش به عمل آورده اند لازم الرعایه نخواهد بود.

هر یک از طرفین پرونده در مورد هر ادعایی از دادگاه نخستین به صورت کتبی می تواند درخواست نماید که طرف مقابل او را به سازش دعوت نماید. ترتیب دعوت برای سازش همان است که برای احضار خوانده در قانون مقررگردیده است ولی در دعوتنامه باید قید گردد که طرف برای سازش به دادگاه دعوت می شود.

نکته مهم قابل ذکر دیگر در این قسمت آن است که درخواست سازش با پرداخت هزینه دادرسی دعاوی غیر مالی و بدون تشریفات مطرح و مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

بنابراین چنانچه زمینه سازش را در پرونده خود مهیا می بینید، این امر را به اطلاع دادگاه برسانید تا طرف مقابل شما برای این امر به دادگاه دعوت شود و سایر اقدامات لازم در این زمینه از سوی دادگاه انجام گردد تا از طولانی شدن پرونده و پرداخت قسمتی از هزینه های دادرسی معاف گردید.

شهادت شهود


یکی دیگر از دلایل اثبات دعوی در محاکم ما گواهی گواهان است که بسیار مورد استفاده طرفین پرونده ها قر ار گرفته و یکی از مهمترین مستندات صدور آرای دادگاهها است به طوری که صراحتاً در دادنامه ها قید می گردد.

استفاده از شهادت شهود برای استفاده در پرونده ها و اثبات حقانیت طرفین، تابع شرایط ذیل الذکر است که پیروی از آن در دعاوی مطروحه لازم است.

در دعاوی مدنی ( حقوقی ) تعداد  و جنسیت گواه، همچنین ترتیب گواهان با سوگند به ترتیب زیر است :

نکته بسیار مهم در این قسمت آن است که باید بدانید شهادت شهودی مورد استفاده دادگاهها خواهد بود و شهادتی مسموع و قابل استناد در پرونده هاست که با اتیان سوگند انجام پذیرد. چنانچه شهودی بدون ادای سوگند به ذکر گواهی خود اقدام نماید فقط از طرف دادگاه شنیده شده و مستندی برای صدور رأی نخواهد بود.

الف ) در دعاوی اصل طلاق و اقسام آن ، رجوع و نیز در دعاوی غیر مالی از قبیل مسلمان بودن، بلوغ، جرح و تعدیل ( عدم وجود شرایط لازم برای شهود از قبیل عدم نغع شخصی – بلوغ – عقل – بی طرف بودن و ...) ، عفو از قصاص، وکالت، وصیت با گواهی دو مرد اثبات می شود.

ب ) در دعاوی مالی یا آنچه که مقصود از آن مال باشد از قبیل دین، ثمن مبیع، وقف، اجاره، وصیت به نفع مدعی، غصب، جنایات خطایی ( جرایمی که بدون قصد و همچنین انجام عملی که معمولاً به جرم نمی انجامد لکن اتفاقاً به جرم ختم شده مثلاً کسی سنگی را به سویی پرتاب کند اما ناگهان به فردی برخورد نموده و در اثر آن ضربه شخص فوت نماید در این صورت فرد مرتکب جنایت خطایی شده است زیرا اولاً قصد قتل نداشته است دوماً عملی که مرتکب شده ( پرتاب سنگ ) عادتاً باعث قتل نمی شود اما در این مورد به قتل انجامیده است.) و شبه عمد که موجب دیه است با گواهی دو مرد یا یک مرد و دو زن .

ج ) در دعاوی که اطلاع از آنها معمولاً در اختیار زنان است از قبیل ولادت، عیوب درونی زنان و ... با گواهی چهار زن، دو مرد یا یک مرد  و دو زن اثبات می شود .

د ) در دعاوی اصل نکاح با گواهی دو مرد و یا یک مرد و دو زن اثبات می شود .

هر یک از طرفین دعوا که برای اثبات حقانیت خود به گواهی گواهان استناد نموده اند باید در زمانی که دادگاه تعیین نموده شهود را حاضر و معرفی نمایند .

لازم است بدانید که شهود می بایستی دارای شرایط زیر باشند تا شهادتشان مورد قبول دادگاه قرار گیرد :

1-    بلوغ

2-    عقل

3-    ایمان

4-    طهارت

5-    عدالت

6-    عدم وجود نفع شخصی برای شهود یا رفع ضرر از وی

7-    عدم وجود دشمنی دنیوی بین شاهد و طرفین دعوی

8-    عدم اشتغال به تکدی و ولگردی

در صورتی که طرف دعوا برای جرح گواه ( تعریف جرح در فوق بیان شد ) از دادگاه مهلت بخواهد، دادگاه حداکثر یک هفته به او مهلت خواهد داد.

باید بدانید که اظهارات گواه عیناً ( با همان کلمات و جملاتی که بیان می کند ) در صورت جلسه دادگاه قید گردیده و به امضاء یا اثر انگشت وی خواهد رسید.

طرفین پرونده نباید در زمان ادای شهادت توسط گواه، اظهارات وی را قطع نمایند لکن چنانچه سوالی از او دارند می توانند توسط دادگاه از گواه بپرسند.

شاهدی که برابر قانون به دادگاه احضار شده است، چنانچه در موعد مقرر حضور نیابد، دوباره احضار خواهد شد.

قبل از ادای گواهی توسط شهود، دادگاه حرمت گواهی کذب و مسوولیت مدنی آن و مجازاتی که برای آن مقرر گردیده را به گواهان خاطر نشان می کند. گواهان قبل از ادای گواهی، نام و نام خانوادگی- شغل- سن و محل اقامت خود را اظهار و سوگند یاد می کنند که تمام حقیقت را گفته و غیر از حقیقت چیزی اظهار ننمایند.

نکته آخر در این قسمت : در صورتی که احقاق حق متوقف به گواهی باشد و گواه حاضر به اتیان سوگند نشود، الزام به آن ممنوع است.

امید است با مطالعه و مداقه در موارد فوق الذکر با اهمیت شهادت شهود در پرونده ها پی برده باشید.

صدور و انشای رأی

پس از بیان کلیه دلایل اثبات دعوی و شرایط مربوطه آن در پرونده ها و اینکه هر یک از طرفین پرونده بالاخره بتوانند با استفاده از آن نسبت به اثبات حقوق قانونی خود اقدام نمایند و یا اینکه به دلیل ضعیف بودن دلایل اثبات حق خود و یا هر دلیل دیگری نتوانند دعوی خود را به اثبات برسانند، نوبت به صدور رأی از سوی دادگاه خواهد رسید که تابع شراط ذیل الذکر است واطلاع و آگاهی کامل از بند بند آن می تواند راهگشای شما در ادامه روند دادرسی باشد.

نکته اول : پس از اعلام ختم دادرسی و در صورت ممکن، دادگاه در همان جلسه صدور رأی نموده و به اصحاب دعوا اعلام می نماید در غیر این صورت حداکثر ظرف یک هفته پس از خاتمه دادرسی به این امر اقدام می نماید البته بهتر است بدانید که صدور رأی اکثراً در حالت دوم اتفاق می افتد ( یک هفته بعد از ختم دادرسی )

نکته دوم : رأی دادگاه پس از انشاء دستی، باید نوشته شده و به امضای صادر کننده که قاضی دادگاه و یا دادرسان دادگاه هستند برسد که رعایت نکات زیر در آن الزامی است : ( به عبارتی دیگر در رأی دادگاه که دادنامه نامیده می شود می بایستی نکات زیر قید گردد )

1-    تاریخ صدور رأی

2-    مشخصات اصحاب دعوا یا وکیل و یا نمایندگان قانونی آنان با قید اقامتگاه . البته در صورت وجود وکیل در پرونده .

3-    موضوع دعوا و درخواست طرفین

4-  جهات، دلایل، مستندات، اصول و مواد قانونی که رأی بر اساس آنها صادر شده است مانند دلایل اثبات دعوی که قبلا ذکر گردید  ... اقرار گواهی گواهان  معاینه و تحقیقات محلی  سوگند  و ...

5-    مشخصات و سمت دادرس و یا دارسان دادگاه .

نکته سوم : رأی دادگاه باید ظرف پنج روز از تاریخ صدور، پاکنویس شده و به امضاء یا دادرس صادر کننده رأی برسد.

نکته چهارم : چنانچه دعوی مطروحه از چندین قسمت تشکیل شده باشد و فقط قسمتی از آن آماده برای صدور رأی باشد، با درخواست خواهان،  دادگاه مکلف به صدور رأی در همان قسمت خواهد بود و رسیدگی خود را در خصوص قسمت های دیگر ادامه خواهد داد.

آخرین نکته : چنانچه رأی دادگاه راجع به ماهیت دعوی و یا به عبارتی دیگر راجع به اصل موضوع خواسته و حقانیت و یا عدم حقانیت طرف مقابل باشد و یا اینکه حکم به محکومیت خوانده و یا بی حقی خواهان صادر شود و این امر پس از رسیدگی پرونده به دادگاه محرز شود حکم صادر شده و چنانچه دادگاه وارد رسیدگی به اصل و ماهیت پرونده نشده و به رسیدگی امور شکلی پرونده بپردازد قرار صادر خواهد نمود.

فلذا به تفاوت اصلی و اساسی فیمابین حکم و قرار توجه نمایید .

ابلاغ رای

پس از طی مراحل فوق الذکر و انجام تشریفات لازم برای صدور رأی از سوی دادگاه و هم چنین رعایت شرایط مربوطه  از سوی دفتر دادگاه، نوبت به ابلاغ رأی صادره به طرفین پرونـده و در صورت وجود وکیل به وکلای آنها می رسد. رأی دادگاه اصطلاحاً دادنامه نامیده می شود . امر ابـلاغ دادنامـه نیز تابع رعـایت شرایط ذیـل الذکر می باشد که توجه و دقت نظر شما مخاطبان محترم را می طلبد .

پس از امضای دادنامه توسط قاضی صادر کننده آن، دفتر دادگاه موظف است رونوشتی از آن را به تعداد اصحاب دعوا و وکلای آنها تهیه نموده و چنانچه طرفین دعوی حضور دارند به آنان ابلاغ نماید (ابلاغ واقعی) در غیر این صورت اوراق دادنامه به مأمور ابلاغ تسلیم می شود تا امر ابلاغ در اقامتگاه اصحاب دعوا صورت پذیرد. نکته لازم و قابل ذکر در این قسمت آن است که باید بدانید اوراق دادنامه به خود شخص تحویل شده و در صورت عدم حضور وی در اقامتگاه خود، به نزدیکترین فرد تحویل خواهد شد ( ابلاغ قانونی ). تاریخ تحویل این اوراق از سوی مامور ابلاغ، تاریخ ابلاغ محسوب شده و مواعد تجدیدنظر خواهی از این تاریخ محاسبه می شود.

نکته دوم اینکه نحوه ابلاغ دادنامه و رونوشت های آن به ترتیب ذکر شده و برابر مقررات مربوط به ابلاغ برگ دادخواست و سایر اوراق رسمی خواهد بود .

نکته سوم : چنانچه رای دادگاه غیابی بوده و محکوم علیه، مجهول المکان باشد مفاد رای به وسیله درج آگهی در یکی از روزنامه های کثیرالانتشار مرکز و یا محلی با هزینه شخص خواهان برای یک بار ابلاغ خواهد شد. تاریخ انتشار آگهی، تاریخ ابلاغ رای محسوب خواهد شد.

نکته چهارم : قبل از آنکه دادنامه به امضای قاضی دادگاه برسد، مدیر و یا اعضای دفتر دادگاه نباید مفاد رای و یا رونوشت آن را به کسی تحویل دهند و در صورت انجام این عمل، مرتکب تخلف شده و در هیات های رسیدگی به تخلفات اداری تحت پیگرد قرار خواهند گرفت .

رای حضوری و غیابی

در ذیل آرای صارده به این نکته اشاره خواهد شد که این رای حضوری است و یا غیابی که هر یک شرایط خاص خود را دارد و به شرح ذیل می باشد : اولاً بدانید حکم حضوری و غیابی راجع به خوانده پرونده است و زمانی رایی حضوری است که اوراق دادخواست و ضمائم آن به خود شخص خوانده ابلاغ شده باشد ( ابلاغ واقعی ) یا اینکه در یکی از جلسات دادگاه حاضر شده باشد و یا اینکه به دادگاه لایحه دفاعیه تقدیم نموده باشد. در صورت وجود هر یک از شرایط فوق، رای دادگاه برای خوانده حضوری خواهد بود ودر صورت فقدان هر سه شرط فوق الذکر، رای دادگاه برای خوانده غیابی صادر خواهد شد. در صورت تعدد خواندگان در پرونده، رای دادگاه در خصوص آنهایی که در جلسات حاضر شده و یا لایحه داده اند و یا اینکه اوراق دادخواست به رویت خودشان رسیده و به عبارتی دیگر ابلاغ واقعی شده است حضوری و نسبت به مابقی خواندگان به صورت غیابی صادر خواهد شد. نکته قابل ذکر آخر در این قسمت مواعد و مهلت های تجدیدنظر خواهی از آرای حضوری و غیابی است که هر یک تابع رعایت شرایط مربوطه خواهد بود که در پست های بعدی راجع به آن بحث خواهد شد.