ترمینولوژی حقوق - ر

(ر)

رابطه حقوقی: بستگی حقوقی دو یا چند شخص و نیز بستگی حقوقی شخص با اشیاء و اموال و حقوق و منافع را گویند

راشی: ‌کسیکه برای اقدام به امری با امتناع از انجام امری که از وظایف مأموران و مستخدمان دولت است وجه یا مالی بدهد

راهن: رهن دهنده، عقد رهن، عقدی است که بموجب آن، مدیون مالی را برای وثیقه به راهن دهد.

ربح: به معنی ربح پول و یا نزول استعمال می‌شود.

ربع: یک چهارم ،چهار یک.

رسمی: عمل رسمی عملی است که منسوب به دولت است.

رشوه: ‌دادن مالی است به مأمور رسمی یا غیر رسمی دولتی به منظور انجام کاری از کارهای اداری یا قضایی

رشید: کسیکه دارای وصف رشد است در مقابل غیررشید یا سفیه استعمال می‌شود هر رشیدی عاقل است ولی هرعاقلی رشید نیست.

رجیعه: زنی که به طلاق رجعی مطلقه شده باشد.

رجوع: انصراف، برگشتن، - برگشت به حالت قبل از عقد معین یا قبل از ایقاع معین. در این صورت مرادف معنی فسخ است.

رخوه: سست.

رقبه:‌عنوان املاک غیر منقول.

ردّ: در باب ارث مقابل فرض و قرابت قرار می گیرد یعنی از ترکۀ میت هر صاحب فرض حصۀ خود را می برد و بقیه به صاحبان قرابت می رسد و اگر صاحب قرابتی در آن طبقۀ مساوی با صاحب فرض در درجه نباشد باقی به صاحب فرض رد می شود.

رهن: عقدی است که به موجب آن، مدیون مالی را برای وثیقه به دائن می‌دهد.

فک رهن: خروج مال مورد رهن از حالت وثیقه بودن.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد